نفس مامان و آق بابانفس مامان و آق بابا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره
عاشقانهای ماعاشقانهای ما، تا این لحظه: 13 سال و 12 روز سن داره

تمام هستیم

✍️ تایید و ثبت مطلب

سلام عزیز دلم پسر قشنگ یک سال وبلاگتو اپ نکردم شرمنده ولی از این به بعد تند تند میام کلی بزرگ شدی قد کشیدی به قول خودت اگا (اقا)شدی دیگه نو نو (نی نی)نیستی و واقعا اقا شدی ...
2 تير 1396

سفر انتالیا

دومین مسافرت با عزیزتر از جانم که واقعا اقا بود اذیت نکرد البته شیطونیهای خودشو داشت مثلا هم میرفتی رستوران هی میگفت جیش دارم الکی حوصله اش سر میرفت مگفتی که ببریمت بیرون کلی هم خاطر برامون ساختی که یکی دوتاش هم خنددار هم اب رو ریزی مثلا رفتیم فروشتگاه یک لباس براداشتم رفتم تو اتاق پرو شماهم امدی هم در بستم فک کردی دستشویی جیش کردی ابروم رفت یا یک بار من رفتم قسمت عمیق استخر یهو نتوستم خودمو بگیریم جیغ زدم بابا تا امد منو بگیر  شماهم ترسیدی پریدی تو استخر منم خودم یادم رفت دوتایی پریدیم طرف شما خلاصه حسابی شلوغ بازی اب بازی کردی صبح تا ظهر تو اب بودی با بچه ها تو استخر بچگانه به بازی عصرهاهم تو کالسکه خواب ماهم تو بازا البته کم میخوابید...
4 مرداد 1395

تولد دوسالگی

سلام عزیزم   اصلا باورم نمیشود دوسال گذشت انگار همین دیروز بود که با دیدن خط کمرگ دوم بی بی چک سراسر خوشی شدم و تمام دنیا را از بودنت با خبر کردم انگار همین دیروز بود که در ماه دوم بارداری صدای قلبت را شندیدم و با هر ضرب قلبت جانی دوباره گرفتم انگار همین دیروز بود که به دنیا امدی ان هم با وزن تنها 2 کیلو و قد 43 اندازه انگاشتانت از دانه های برنج هم کوچیک تر بود عزیزترینم دومین سال بودنت را جشن میگیریرم و تو با تمام شادی شمع را پوف میکنی عزیزم در این دو سال که نفهاسیت در نفسم گره خورد تازه معنی زندگی زند بودن را فهمیدم عزیزترینم خدا را شاکرم برای اینکه من را لایق فرشته ای چون تو دانست با تمام وجودم مراقبت هستم با تمام وجودم میپرستمت و...
28 تير 1395

جشن بای بای پوشک

سلام پسرم شما در 22 ماهگی خودت به صورت خود جوش تصمیم گرفتی که دیگه پوشک نداشت باشی و هم من مبستمت سریع باز میکردی مگفتی من مثل شما برم دستشویی تا اینکه بالاخر من در 23 ماهگی تصمیم گرفتم دیگه پوشکت نکنم اولاش همش میخواستی اب بازی کنی ولی خیلی سریع راحت با این موضوع کنار امدی که جای بازی نیست ولی یک 3 هفته طول کشید تا دیگه اصلا جیشت نریزه افرین به تو بهترین هدیه اسمانی من عاشقتم
3 تير 1395

کمی تا تولد

سلام گل پسرم فقط دوماه تا تولد دوسالگی تو مونده دوسال با تو گذشت و تمامش لحظه های خوب اگه منو بابا غمی داشتیم گرفتدای داشتیم با نگاه کردن به تو  و بازی کردن باهات تمام اون غمها رفتن پسرم تمام وجودم الان تغریبا کلمات مارو تکرار میمنی افعال میگی و هنوز از جمله و بلبل زبونی خبری نیست ولی همین کلمه گفتن دل من برات ضعف میری روز صدبار میگم بگو کفش تو هم میگی کففش کلمهای که میگی بدش رفت کیه چیه رفت توپ امپول کفش کیف اره صدای حیوانا رو یاد داری هاپو پیشی جوجو گاو بعبعی .دست پا دماغ لب گوشتم بلدی دومین اریشگاهتو خودم تنها بردمت اریشگاه مردونه توهم کلی گریه کردی ولی موهات عالی شد ولی بابا همش میگه نه موهاش باید بلند باشه من چه کنم با بابات جیگر ط...
20 ارديبهشت 1395
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تمام هستیم می باشد