بزرگ شدن پسرم
سلام گل پسرم امدم باز شیرین کاری های جدیدتو ثبت کنم راه رفتنای بامزت حرفای شیرینت گل پسرم کلی کار جدید یاد گرفتی کلا سعی میکنی هر کار من میکنم و میبنی میشنوی رو تکرار کنی افرین گل پسرم اول از شیرینکاری جدید بگم و خرابکاری جدید رو مبل میز تلویزیون سوار شدنات در کابنتهارو بازی میکنی لیوان در میاری برای من و گاهی اسبابازیاتو جمع میکنی میریزی سر جاش و میدونی کار برد هر اسباب بازی رو و رو شکم من صدا در میاری رو دستت پوف میکنی بوس میفرستی و کلماتی که میگی مامان بابا با لبات توفاتم همینجوری که میگی مامان بادکنک درست می کنی.خخخخ.جو جو ژیژی که میشه همون جی جی تاب تاب دد نه بده اوم که یعنی بگیر و خیلی کلمات دیگه و الان 4 تا دندون اسیاب داری و دندونات شدن10 تا گل پسرم کلا با تو کیف میکنم عشق میکنم زندگی میکنم انگار قبل تو زندگی نبود و حالا با بودنت زندگی شروع شده دوستداری غذارو خودت بخوری و منو بی چاره میکنی منم یک قاشق بزرگ قابلمه میدم دستت تو هم میزنی رو قابلمه اهنگ زدن شروع میشه تو رقصیدنم مهارت هات رفت بالا حسابی اول دور خودت مچرخی بعدم قر باسن شروع میشه بعدم خودت دست میزنی یعنی عاشق کاراتم از فضولیات بخام بگم که طولانی میشه ولی بگم که از دست تو در یخچالو یواشکی وا میکنیم دستشویی که مصیبتی برا خودش اگه بفهمی میخوایم بریم دستشویی تو هم بدو بدو میای باید سرتو بند کنم یواشکی به حالت دو برم دستشویی کلا اجازه غذا خوردن به ما نمیدی میزاریم تو تابت خودمونم میشینیم یک دستمون به تاب دادن شما تند تند غذا خوردن تو هم انقدر جیغ میزنی نمیفهمیمم چی میخوریم وقتیم میخوام ظرفا رو بشورم مچسبی به پاهام که برو از اشپزخونه بیرون وقتی میبنی فایده نداره میشینی همونجا زیر پای من یا مشغول خالی کردن کابنتها میشی خلاصه عشقی شدی واس خودت صبح ها هم زود بیدار میشی مارو دیونه میکنی همین دیگه
پسرم عاشق همیشگی تو پدر مادرت